نقش ازدواج در اخلاق و تربیت 5
حجت الاسلام محمد سلطانی
اشاره
در شمارههای پیشین، رابطة ازدواج با اخلاق و معنویت بررسی شد و برای ازدواج آثاری برشمردیم که برخی از آنها عبارتند از:
ازدواج و تربیت نفس، شکوفایی استعدادها در پرتو ازدواج، پرورش جمال و جلال در نفس زوجین، تعدیل شهوت، تحصیل آرامش، نکاح اسماء و ... .
موضوع «مراتب و مراحل ترکیب اسماء در یک شخص» بحثی است که در این شماره به توضیح آن میپردازیم:
وجود انسان در وجود مادی و جسمی او منحصر نیست؛ بلکه وجود انسان، عوالمی دارد که غلیظترین آنها وجود جسمانی او است. عوالمی دیگر هم دارد که به لحاظ اینکه لطیفتر است، از وجود جسمانی انسان، شریفتر است؛ زیرا نقائص و محدودیتهای متنوع وجود جسمانی انسان –مانند مکانی و زمانی بودن جسم- را ندارد. برای مثال، آنچه انسان، در عالم رؤیا میبیند، یک نحوه از وجود انسان است و عالمی از عوالم وجود او است که محدودیتهای جسم انسانی را ندارد؛ مثلاً در زمان یا مکان محدود نیست یا ثقل و سنگینی وجود جسمانی را ندارد. وجود انسان، وجودی است که از نزد خداوند تا عالم دنیا کشیده شد و هر چه تنزل میکند و به سوی دنیا نزدیک میشود، وجود او محدودیتهایی -و به اصطلاح، حجابهایی- میپذیرد1 (وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ)2.
بنابراین انسان در نزول به این عالم، دارای نواقصی میشود. این نواقص، هم به حسب نوع انسان و هم به حسب اشخاص انسان، مختلف میشود. چون همه چیز موجود در این عالم از خدا است و به سوی خدا برمیگردد، انسان که موجودی مختار است، برای بازگشت به سوی خدا، باید آن نواقص تحمیل شده در نزول را برطرف کند. برای برطرف کردن این نواقص، بایدها و نبایدهایی را در خود باید اعمال و اموری را رعایت کند تا صعود او به نحو صحیح انجام شده و به سعادت ابدی او بینجامد.
ازدواج، یکی از این بایدها است؛ چون در نزول انسان به این عالم، یکی از محدودیتهایی که به او تحمیل شده، محدودیت جنس است؛ بعضی مذکرند و بعضی مؤنثند. به عبارت دیگر، بعضی مظهر جمال الهی هستند و بعضی مظهر جلال الهی. انسان، برای کامل شدن وجودش و برای جامع جمال و جلال شدن، باید ازدواج کند؛ چون ازدواج صحیح و مطابق با شرایط، ترکیب دو نفس است که یکی مظهر جلال است و دیگری مظهر جمال. اینکه در روایات وارد شده که کسی که ازدواج کند، نصف دین خود را کامل کرده است،3 بعید نیست به همین معنا باشد؛ یعنی هر انسان، یا مظهر جلال است یا مظهر جمال و با ازدواج، با نیمة دیگر کمال که جلال یا جمال است ترکیب میشود.
خود ازدواج هم یک دسته باید و نبایدهای مشترک بین همة مصادیق خود دارد و یک گروه باید و نبایدهای مختص به فرد فرد انسان؛ مثلاً از محارم نبودن، یک نباید مشترک است یا مسلمان بودن همسر، یک باید مشترک است. فعلاً بحث ما در باید و نبایدهای مشترک نیست؛ بلکه بحث در باید و نبایدهای مختص به افراد انسانی است. چنانچه گفتیم، انسان در نزولش به این عالم، عوالمی دارد که از لطیف به غلیظ چینش شدهاند. در بیان معصوم این عوالم از یک منظر کلی، به سه عالم تقسیم میشود. نبی اکرم در دعای شب نیمة شعبان میفرماید:
سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ آمَنَ بِكَ فُؤَادِي؛4
یا جای دیگری میفرماید: